سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وب نوشته مهدی میانجی

سید علی، حسینی است و سپس خامنه ای

 امان از هلهله ها و حرمله ها! امان از تاولها و هروله ها! سربسته روضه می خوانم که دل حضرت آفتاب بیش از این غمین نشود. او این روزها سیه پوش است.تا حال، کسی آسمان را اینگونه غمین ندیده است: آفتاب سیه پوش، ماه سیه پوش و ستاره ها هم سیه پوش. و خدا؟ سیه پوش و من؟ سرانجام پای حضرت آفتاب را با همین روضه ها به وبلاگم خواهم کشاند. وبلاگ ما «حسینیه» ماست. و «حسینیه» دل زینب بود در خرابه شام و من تنها روضه خوانی هستم که در حسینیه وبلاگم اشک مستمعان را جاری خواهم ساخت بی آنکه آنها را ببینم.

هنوز هم کربوبلاست و عباس مشک به دوش! و عده ای که می خواهند مشک عباس را پر اشک کنند. و بیزارم از آنهایی که در بند نماز و روزه مانده اند و تنهایی عباس را نظاره گر. آنهایی که مثل « ناطق» اند در سکوت... و «سکوت» یکی از آنهایی است که این روزها تغییر موضع نمود و فریاد برآورد که سکوت علامت رضایت نیست علامت خیانت است. اگر بنا به این گونه نمازگزاری و سکوت است من فریاد می زنم که : «ما اهل نماز نیستیم ،  حسین تنها بماند» « ما اهل روزه نیستیم   ،   حسین تنها بماند»! روزه بی روضه به موزه سپردنی است و نماز بی حسین را باید به امامت شریح قاضی خواند آن هم در مسجد ضرار. هنوز هم « کل یومِ تاسوعاست و کل أرضِ علقمه» و عده ای پیش از آنکه امان نامه شمر بیاید، مصاحبه کرده اند با رادیو ذی الجوشن، موج ذلت، ردیف خواری و امان برده اند به تاریکی از ترس نور. و این «امان نامه» همان «امان نامه » ای است که دیروز به دست یل ام البنین پاره پاره گشت و امروز مثل خیلی ها رنگ عوض نموده است. هنوز هم علی اصغر تشنه است و نامردمانی که تلظّی علی اصغر را می بینند و شیر خشک را هم برای گلوی علی اصغر تحریم کرده اند.« و قد بقی هذا الطفل یتلظی عطشا » و علی اصغر نگران بابا ! که سایتهای دشمن می خواهند او را در قتلگاه مجازی شهید کنند و بابا ندای «هل من ناصر» سر داده است. و حسین(ع) نگران برادرش عباس ! که می کوبند او را به جرم ولایت! به جرم حسینی بودن! به جرم زینبی بودن و به جرم فرزند علی بودن.... ای قمر بنی هاشم! أغثنا! که ما هم با تو همدردیم و زخممان یکی است. ما را هم می کوبند که فقط جرممان عشق علی و سید علی است ... طعنه می زنند ستاره را به جرم عشق ماه ! عباس را به جرم عشق حسین و سید علی را به جرم علی نامی و حسینی تباری.... بگذار به تو بگویم ای حضرت ماه! اینها از اینکه نام تو علی است می ترسند، اینها بغضشان برمی گردد به غدیر. و «غدیر خم» همان جایی است که اگر دنبال کنی می رسی به بیت رهبری.تو امتداد غدیری، تو اهل کربوبلایی. اگر اینگونه نیست چرا دشمنان علی از سید علی می ترسند! تو علی نامی و حسینی تبار! تو اهل کربوبلایی! این را می شود از دستان مجروحت فهمید که در جانبازی ات اقتدا کرده ای به عباس و با همین دستان مجروحت چه خوب علمداری کرده ای انقلاب را...... و من به کوری چشم دشمنان رهبرم با افتخار فریاد می زنم که « سید علی، حسینی است و سپس خامنه ای» 

نقل ازhttp://javanemruz.persianblog.ir/